نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 219
سوگند دروغ و خيانت مستوجب گناه شدهاند.
سعيد بن جبير گويد: مقصود، دو وصى است. برخى گفتهاند: منظور از
استحقاق گناه، استحقاق عقوبت است مثل:(إِنِّي أُرِيدُ أَنْ
تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ) (29 همين سوره:
من مىخواهم كه عقوبت گناه من و گناه خودت را تحمل كنى)( فَآخَرانِ يَقُومانِ مَقامَهُما):
دو نفر ديگر به جاى دو شاهدى كه خارج از دين ما هستند، قرار مىگيرند.
(مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْأَوْلَيانِ): بايد دو نفر كه به ميت، اولويت دارند و وصيت او حقى است براى آنها
جايگزين آن دو خائن بشوند.[1] معناى
«الاوليان» كسانى است كه به ميت، قريبتر هستند. يا كسانى است كه به قسم سزاوارتر
باشند، زيرا آن دو مسيحى مدعى شدند كه ظرف را از ميت خريدهاند.
بنا بر اين، وظيفه وارثان است كه قسم بخورند، زيرا قسم بر منكر است.
مثل اينكه كسى اقرار كند به طلب ديگرى ولى ادعا كند كه طلب او را پرداخته است، در
اين صورت، وظيفه طلبكار، قسم است نه بدهكار.
ابن عباس و شريح گويند: منظور افراد مسلمان است كه براى شهادت، از
افرادى غير مسلمان، صالحترند.
(فَيُقْسِمانِ بِاللَّهِ لَشَهادَتُنا أَحَقُّ مِنْ شَهادَتِهِما): و سوگند ياد ميكنند كه شهادت ما و گفتار ما درباره وصيت ميتمان،
براى قبول سزاوارتر و از شهادت آنها براستى و واقعيت، نزديكتر است.
ابن عباس گويد: آنها سوگند ياد مىكنند كه سوگندشان بهتر از سوگند آن
دو شاهد خائن است. پس مقصود از شهادت، قسم است. زيرا هر دو براى اثبات ادعا بكار
مىروند.
[1]- نظر مؤلف، در اين معنى اين است كه« الاوليان» بدل است از
ضمير« يقومان» و فاعل« استحق» ضمير و عايد به« وصيت» باشد. احتمال ديگر وى اين است
كه: بدل باشد از« آخران» و ابدال معرفه از نكره، مانعى ندارد. يا اينكه« الاوليان»
مبتدا و خبر آن« فَآخَرانِ يَقُومانِ مَقامَهُما مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ
عَلَيْهِمُ» است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 219