نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 201
سدى است.
4- منظور كسانى است كه از پيامبر نام پدر خود و نظاير آن را مىپرسيدند
و چون آنها را پاسخ مىداد، مىگفتند: نه چنين است. بنا بر اين منظور نهى از سؤال
در باره انساب جاهليت است، زيرا گاهى در اينباره سؤالاتى مىكردند كه جواب پيامبر
به عقيده آنان تطبيق نمىكرد و او را تكذيب مىكردند. اين قول از ابو على جبايى
است.
پرسش از چه چيزهايى مىتوان سؤال كرد و از چه چيزهايى نه؟
پاسخ چيزهايى كه از امور دين و دنيا بعمل انسان بستگى دارد، مىتوان
درباره آنها سؤال كرد و چيزهايى كه بستگى بعمل ندارد، مثل- تاريخ مرگ يا ولادت
كسى- سؤال كردن از آن بىمورد است. بنا بر اين كسى نبايد از پيامبر بپرسد كه پدر
واقعيش كيست؟ زيرا مصلحت ايجاب مىكند كه پدر شخص، كسى شمرده شود كه همسر و همبستر
مادر اوست، اگر چه از نطفه او آفريده نشده باشد. بنا بر اين چنين سؤالى سفيهانه
است.
اكنون به جواب يكى ديگر از سؤالات آنها مىپردازند. برخى گفتهاند:
از آنجا كه در آيات پيش، درباره حلال و حرام گفتگو شده است، به بيان چيزهايى كه
بعقيده مردم جاهليت، حرام بوده، مىپردازد:
(- ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ):
منظور اين است كه خداوند «بحيره» را حرام نكرده است. مردم جاهليت، خودسرانه، بحيره
را حرام شمردند بحيره، شترى است كه پنج شكم زاييده و آخرين فرزند او «نر» باشد.
عرب، گوش بحيره را مىشكافت و ديگر از نحر كردن و سوار شدن آن خوددارى مىكرد. اين
معنى از زجاج است.
ابن عباس گويد: هر گاه شترى پنج بار مىزاييد، اگر بچه آخرش نر بود
او را مىكشتند و همه زنان و مردان گوشت آن را مىخوردند و اگر ماده بود گوشش را
مى-
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 201