responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 7  صفحه : 107

سخى با دست خود مى‌بخشد به او مى‌گويند: «مبسوط اليد» (دست باز) و از آنجا كه بخيل با دست خود امساك مى‌كند، گويند: «مقبوض الكف» (دست بسته).

زجاج گويد: صحيح نيست كه «يد» را در آيه، به معناى نعمت بگيريم: زيرا در اين صورت، معناى «يداه مبسوطتان» «نعمتاه مبسوطتان» (يعنى دو نعمت خداوند گسترده است) خواهد بود. در حالى كه نعمت‌هاى خداوند از حد شماره بيرون است.

ابو على فارسى گويد: «نعمتاه ...» دلالت نمى‌كند بر اينكه فقط خداوند را دو نعمت است، بلكه بر كثرت و مبالغه، دلالت مى‌كند مثل: «لبيك و سعديك» (يعنى خدايا ترا اطاعت كنم بعد از اطاعتى و مساعدت كنم بعد از مساعدتى) و مقصود اين نيست كه فقط دو اطاعت مى‌كنم و دو مساعدت. در آيه شريفه نيز مقصود اين است كه: نعمتهاى خداوند پى در پى و آشكارند.

وجهى كه ابو على گويد: خوب است. ممكن است مثنى را حمل بر مثناى جنس كنيم، نه مثناى مفرد. بنا بر اين مقصود نعمتهاى دنيا و نعمتهاى آخرت خواهد بود.

فرزدق گويد:

و كل رفيقى كل رحل و ان هما

تعاطى القنا قوماً هما اخوان‌

يعنى: دو رفيق سفر، اگر چه از لحاظ قومى در ميانشان نيزه رد و بدل شود، برادر خواهند بود. (منظور هر دو رفيقى است) به همين جهت است كه گاهى جمع را نيز تثنيه مى‌بندند مثل:

لاصبح القوم أوباداً و لم يجدوا

عند التفرق فى الهيجا جمالين‌

(كلمه «جمالين» مثناى جمال و جمال جمع «جمل» است) يعنى: قوم از لحاظ كثرت عيال و كمى مال دچار بدبختى شدند و از دو دسته شتران نر و شتران ماده، محروم گشتند.

كلمه يد، در اصل «يدو» بود و بهمين جهت جمع آن «ايدى» بسته ميشود مثل «اخ و اب» كه در اصل «ابو و اخو» بوده‌اند و جمع آنها «آباء و آخاء» بسته ميشود.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 7  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست