نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 54
اعراب
ان: در اين كلمه چهار وجه است: 1- حرف نفى، چنان كه در آيه شريفه
بكار رفته 2- مخفف «انّ» مثل:(وَ إِنْ كانَتْ
لَكَبِيرَةً) (سوره بقره 143 يعنى همانا بزرگ بود) كه بدنبال آن حتماً لام تاكيد
در مىآيد 3- حرف شرط و جازم، مثل:
(إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً) (سوره كهف 57 يعنى اگر آنان را بسوى هدايت دعوت كنى، هرگز هدايت
نمىيابند) 4- حرف زايد مثل:
و ما ان طبنا جبن و لكن
منايانا و دولة آخرينا
يعنى عادت ما ترس نيست ولى مرگ ماست و دولت ديگران( لَعَنَهُ اللَّهُ): جمله منصوب و صفت
«شيطاناً» لاتخذن: داراى لام قسم و همچنيين «لاضلنهم و ما بعد آن در اين موارد حرف
قسم بر سر جواب قسم آمده و خود قسم حذف شده است و علت اينكه لام بر سر جواب قسم
مىآيد اين است كه در حقيقت جواب قسم است كه بخاطر آن سوگند ياد مىشود.
مقصود
در آيه پيش در باره اهل شرك و گمراهى ايشان سخن گفت، اكنون در باره
حالات و كردار ايشان چنين مىگويد:
(إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِناثاً):
اينها در پرستش خود خداوند را رها كرده و مادگانى را پرستش مىكنند. در باره
«اناث» (مادگان) اقوالى است:
1- منظور بتهاست: زيرا آنان بتها را بنام زنان: لات، عزّى، منات،
اساف و نائله، نامگذارى مىكردند. اين قول از ابن مالك، سدى، مجاهد و ابن زيد است.
ابو حمزه ثمالى در تفسير خود گويد: در هر يك از بتها شيطان مادهاى
بود كه خادمان كعبه، او را مىديدند و با او سخن مىگفتند. اين كار را شيطان كرده
بود و خداوند فرموده:
(إِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطاناً مَرِيداً) و
سپس او را لعن كرد.
گفتهاند: لات نام سنگى و عزى نام درختى بود، عرب اين دو كلمه را اسم
خاص آن دو بت قرار دادند. برخى گفتهاند: عزّى مؤنث اعز و الات مونث «اللَّه» است.
حسن
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 54