نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 211
برخى گفتهاند: براى تعليم سگان حدى نيست،
هر گاه بدستورى كه گفته شد، عمل كند، براى شكار تعليم يافته است. مؤيد آن روايتى
است كه اصحاب ما نقل كردهاند:
«هر گاه سگى از مجوسى گرفته شود و در همان حال براى شكار تحت تربيت
قرار گيرد و شكار كند، خوردن گوشت كشته او جايز است» قبلا اشاره كرديم كه: «از نظر
اهل بيت (ع) حيوانى كه بوسيله حيوانات شكارى ديگرى- غير از سگ- شكار شود، حلال
نيست، مگر اينكه ذبح شود.
آنان كه شكار حيوانات ديگر را حلال مىشمارند، گويند: آموختگى باز
اين است كه پس از رها شدن، نزد صاحب خود باز گردد و آموختگى حيوانات شكارى ديگر،
اين است كه: بطرف شكار فرستاده شود و براى صيد آن حركت كند و چون صيد را بچنگ آورد
بدعوت صاحب خود، نزد او باز گردد. هر گاه حيوانى، چنين باشد، تعليم يافته است و مىتوان
از شكار آن خورد، خواه خودش از آن خورده باشد، يا نخورده باشد. اين مطلب از سلمان،
سعد بن ابى وقاص و ابن عمر است.
ديگران گفتهاند: اگر حيوان شكارى چيزى از شكار بخورد، نبايد آن را
خورد.
اين مطلب را از على 7، شعبى و عكرمه روايت كردهاند.
اين جمله، مؤيد عقيده كسى است كه گويد: هر گاه سگ از شكار چيزى تناول
كند، نبايد از آن خورد، زيرا براى خودش صيد كرده است.
يكى از شرايط حلال بودن شكار سگ، اين است كه صاحب آن، هنگام فرستادن،
نام خدا را ببرد. پس اگر نام خدا را نبرد، شكار حلال نيست، مگر اينكه پيش از مردن
آن بتواند بر طبق احكام دين، ذبحش كند و حد اقل در موقع ذبح، گوش يا دم يا چشمش را
حركت دهد. چنان كه مىفرمايد:
(وَ اذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ):
ابن عباس، حسن و سدى گويند: مقصود اين است كه پيش از فرستادن سگ نام خدا را ببرند.
برخى گفتهاند: منظور اين است كه در موقع سر بريدن حيوانات حلال
گوشت،
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 211