نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 207
بيان آيه 4
قرائت
مكلبين: مشهور اين كلمه را به تشديد و ابن مسعود و حسن بدون تشديد
قرائت كردهاند.
هر گاه طبق مشهور از باب تفعيل بدانيم يعنى كسانى كه سگانى شكارى
دارند يا سگان را براى شكار، تعليم مىدهند و اگر بنا بر غير مشهور از باب افعال
بدانيم يعنى كسانى كه سگها را به شكار مىفرستند يا اينكه سگان شكارى بسيار دارند.
لغت
طيب: حلال و پاكيزه و بقولى چيزى لذتبخش جوارح: جمع جارحه، پرندگان و
درندگان شكارى. كلمه جارحه بمعناى كسب كننده است. اين حيوانات را باين مناسبت
جوارح گويند كه براى صاحبان خود قوتى كسب مىكنند.
اعراب
(ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ): ممكن است «ما» مبتدا و «ذا»
خبر آن باشد و «احل» صله «ذا» است. چنان كه ممكن است «ما ذا» يك اسم و مبتدا و خبر
آن «احل» باشد.
مكلبين: حال تعلمونهن: حال از مكلبين(
مِمَّا أَمْسَكْنَ): بقولى «من» زايده است زيرا حيوان شكارى
هر چه شكار كند حلال است: مثل(وَ يُنَزِّلُ مِنَ
السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ) (نور 43: ينزل من
السماء جبالا فيها برد) و بقولى «من» براى تبعيض است، زيرا همه شكار را نمىتوان
خورد، مثل خون و سرگين و ... آن. بنا بر اين يعنى از شكار حيوانات، چيزهايى كه
حلال
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 207