نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 197
شغارة تقذ الفصيل برجلها
فطارة لقوادم الأبكار
يعنى: شترى كه فرزند را به پاى خود مىزند و سينه شتران جوان را
مىشكافد.
مترديه: حيوانى كه بر اثر سقوط مرده باشد.
نطيحه: اين كلمه بمعناى «منطوحه» اسم (مفعول) است. لكن قاعده اين است
كه هر گاه اسم مفعول را بدين وزن نقل كنند تاء تانيث، به آخر آن نياورند. از اينرو
كوفيان گفتهاند: هر گاه موصوف ذكر نشود. آوردن تاء تانيث لازم است تا معلوم شود
كه موصوف آن مؤنث است. بهمين جهت در آيه شريفه با تاء تانيث بكار رفته است و معناى
آن، حيوانى است كه بضرب شاخ، مرده باشد.
تذكيه: بريدن حلقوم و رگها. اصل اين كلمه «ذكاء» بمعناى كمال است. از
اينرو كلمه «ذكاء» بمعناى كمال فهم و حد عالى زيركى بكار مىرود.
نصب: جمع نصاب و ممكن است كه مفرد «انصاب» باشد و بهر صورت، به معناى
بت يا بتهايى است كه مىپرستيدهاند.
ازلام: جمع «زَلم و زُلم»، تيرها.
استقسام: طلب قسمت. «قسم» مصدر است و «قسم» به معناى بهره است.
مخمصة: تهى بودن شكم آن هم بصورتى شديد. اعشى گويد:
تبيتون فى المشتى ملاء بطونكم
و جاراتكم غرثى يبتن خمائصا
يعنى شما در شبهاى زمستان با شكمهاى سير مىخوابيد و همسايگان شما،
از گرسنگى شكمهايشان لاغر شده است.
متجانف: كسى كه به سوى گناه، انحراف پيدا كند.
مقصود
در آيه اول، فرمود: گوشت چارپايان بر شما حلال شده، مگر آنچه كه براى
شما قرائت خواهد شد: اكنون همان مطلب را دنبال مىكند و مواردى كه نمىتوان از
گوشت چارپايان استفاده كرد، به تفصيل شرح مىدهد:
(حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ):
ميته، مرده هر حيوانى است كه خداوند گوشت آنها را
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 197