responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 6  صفحه : 196

بيان آيه 3

قرائت‌

و ما اكل السبع: از ابن عباس «اكيل السبع» نقل شده، يعنى باقيمانده حيوانى كه درنده‌اى آن را دريده باشد. همچنين كلمه «سبع» را از حسن به سكون باء نقل كرده‌اند و اين به تخفيف است. حسان در باره عقبة بن ابى لهب گويد:

من يرجع العالم الى اهله‌

فما اكيل السبع بالراجع‌

يعنى كسى كه امسال به اهلش باز گردد، آنچه كه ته مانده درندگان است، براى اوست.

غير متجانف: كلمه متجانف را يحيى بن وثاب و ابراهيم «متجنف» خوانده‌اند.

از لحاظ معنى اين دو كلمه تفاوتى ندارند. لكن دومى از اولى، بليغ‌تر است.

لغت‌

اهلال: اصل اين كلمه به معناى بلند كردن آواز است. استهلال كودك، يعنى فرياد زدن او در وقت ولادت. اهلال محرم، يعنى «لبيك» گفتن او در وقت حج يا عمر. شاعر گويد:

يهل بالفرقد ركباننا

كما يهل الراكب المعتمر

يعنى سواران ما مثل سوارى كه در حال انجام عمره است، براى ستاره فرقد لبيك گويند.

اينكه ماه يك شبه را هلال گويند، بخاطر اين است كه هنگام رؤيت آن فريادها بلند مى‌شود.

منخنقه: حيوانى كه با فشار، خفه‌اش كرده باشند.

موقوذه: حيوانى كه از شدت ضرب، مرده باشد. شاعر گويد:

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 6  صفحه : 196
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست