نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 182
جاندار بى خردى، بهيم است. علت اينكه
بهيمهاش نام نهادهاند، اين است كه از لحاظ نداشتن قوه تميز، دنيا برايش مبهم
است.
حرم: جمع حرام، در اينجا مصدر بمعناى اسم فاعل است. يعنى محرم و كسى
كه لباس احرام به تن دارد. شاعر گويد:
فقلت لها فيء اليك فاننى
حرام و انى بعد ذاك لبيب
يعنى به او گفتم باز گردد، زيرا من محرم هستم و بعد از آن نيز اقامت
خواهم كرد.
اعراب
(ما يُتْلى عَلَيْكُمْ): در محل نصب و
مستثنى است.
(غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ): برخى گفتهاند: حال
است از ضمير «اوفوا» كه همان مؤمنين است. كسايى گويد: حال است از ضمير «لكم» ربيع
گويد: حال است از ضمير «عليكم»( وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ): جمله حال و منصوب. صاحب حال «غير محلى الصيد» است.
الصيد: لفظ آن مضاف اليه و مجرور و محل آن منصوب است.
مقصود
در آغاز سوره، خداوند، مردم مؤمن را مخاطب ساخته مىفرمايد:
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا):
اين خطاب، براى تعظيم و تجليل است.
(أَوْفُوا بِالْعُقُودِ): ابن عباس و جماعتى از
مفسران گويند: يعنى اى مؤمنان به عهدها و قراردادها وفا كنيد.
اقوال در باره عقود
1- ابن عباس، مجاهد ربيع بن انس، ضحاك، قتاده و سدى گويند: مقصود
پيمانهايى است كه مردم جاهليت با يكديگر مىبستند تا يكديگر را در برابر ستمكاران
و متجاوزان يارى كنند 2- ابن عباس- بنا بروايت ديگر- گويد: مقصود پيمانهاى الهى
است با بندگان، بنا بر اين پيمانها مردم موظفند كه به خداوند ايمان آورند و در
آنچه حرام
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 182