responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 5  صفحه : 61

بيان آيه 13- 14

قرائت‌

نافع و ابن عامر- ندخله- به نون و ديگران- يدخله- به ياء خوانده‌اند. اگر به نون بخوانيم: عدول از لفظ غيبت تكلم شده است تا كبريا و جلال خداوندى را ظاهر سازد مثل:(- بَلِ اللَّهُ مَوْلاكُمْ‌) ...( سَنُلْقِي‌)- (سوره آل عمران آيه 151) يعنى بلكه خداوند مولاى شماست ... بزودى مى‌افكنيم ... و اگر بياء بخوانيم فعل بلفظ غيبت و فاعل آن- اللَّه- است.

لغت‌

حدود: جمع حد، فاصله ميان دو چيز. اصل اين كلمه از منع و فصل است.

حدود خانه، باين ملاحظه گفته مى‌شود كه خانه را از اطراف خود جدا مى‌كند و فصل مى‌دهد.

فوز: فلاح، رستگارى‌

اعراب‌

(خالِدِينَ فِيها): منصوب است و حال، زجاج گويد:- يدخلهم مقدرين الخلود فيها- يعنى آنها را داخل مى‌سازد در حالى كه تقدير آنها جاودانى بودن در آن است. حال گاهى براى زمان آينده مى‌آيد مثل:- مررت برجل معه باز صائدا به غداً- يعنى بمردى گذشتم كه با او بازى بود كه مى‌خواست فردا با آن شكار كند.

(خالِداً فِيها). يا منصوب است و حال، نظير آنچه در بالا ذكر شد. يا صفت است براى- نار- نظير اين مثال.- زيد مررت بدار ساكن فيها- يعنى گذشتم به خانه‌اى كه زيد در آن ساكن بود و ضمير حذف شده است يعنى. ساكن هو فيها و در آيه يعنى خالدا هو فيها چه اسم فاعل هر گاه صفت براى چيزى و ضمير آن عائد به چيزى ديگر باشد، ديگر ضمير در آن مستتر نمى‌شود بر خلاف فعل كه اگر گفته شود

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 5  صفحه : 61
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست