نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 271
مقصود
(مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها): كسى كه شفاعتى نيكو كند، برايش بهرهاى از آن است.
(وَ مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها): و كسى كه شفاعتى ناپسند كند، براى او گناهى از آن است.
معناى شفاعت
1- كلبى و ابن عباس گويند: مقصود اصلاح ميان دو نفر است و هر كس ميان
دو نفر اصلاح بدهد، از اينكار پاداش مىبرد و اگر كسى ميان دو نفر سخن چينى كند،
از اينكار گناه مىبرد.
2- مجاهد و حسن گويند: شفاعت نيكو و شفاعت ناپسند، وساطتهايى است كه
مردم براى يكديگر انجام مىدهند. گويند: هر چه كه وساطت در باره آن از نظر دين
جايز باشد، شفاعت نيكو و هر چه از نظر دين، شفاعت و وساطت در باره آن جايز نباشد،
شفاعت ناپسند خواهد بود و اضافه مىكنند كه: اگر كسى شفاعت نيكو كند، اجر مىبرد
اگر چه شفاعتش پذيرفته نشود زيرا خداوند فرموده است:(وَ مَنْ يَشْفَعْ ...) و نفرموده است: «و من يشفع ...» (كسى كه
شفاعتش قبول شود ...) مؤيد آن، اين دو حديث است: 1-
«اشفعوا تؤجروا»
يعنى: شفاعت كنيد تا پاداش بگيريد.
2-
«من حالت شفاعته دون حد من حدود اللَّه فقد ضاد اللَّه فى ملكه و
من اعان على خصومة بغير علم كان فى سخط الله حتى ينزع»
يعنى: كسى كه شفاعتش جلو يكى از حدود الهى، حايل شود، با خداوند در
سلطنتش مخالفت كرده است و كسى كه بدون علم بر نزاعى كمك كند، در غضب خداست تا وقتى
كه از اينكار جدا شود.
3- ابو جبايى گويد: شفاعت نيكو دعاى خير براى مردم مؤمن و شفاعت
ناپسند دعاى بد در باره ايشان است. وى اضافه مىكند كه: يهوديان در باره مردم مؤمن
دعاى بد مىكردند و خداوند ايشان را از اين كار، ترسانيد.
4- برخى گويند: شفاعت در اينجا اين است كه انسان در جهاد با دشمن،
جفت و پشتيبان رفيق خود گردد، از اين شفاعت، بهره دنيويش غنيمت و پيروزى اخرويش
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 271