responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 5  صفحه : 20

كه بجاى زنان آزاد، از كنيزان استفاده كنند و اگر مقصود از(أَلَّا تَعُولُوا) اين باشد كه عائله‌مند نشويد، بين دو جمله تناسب نخواهد بود و استفاده از كنيزان نيز سر از عائله‌مندى بيرون مى‌آورد. برخى گفته‌اند: پيش از نزول اين آيه، مردان هر چه مى‌خواستند ازدواج مى‌كردند و اين آيه از اين كار منع كرد.

(وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً): مهر زنان را كه بخششى است از جانب خداوند، بآنها بدهيد. بديهى است كه زن و مرد هر دو از يكديگر تمتع مى‌برند و زن در برابر تمتعى كه بشوهر مى‌رساند، خود نيز متمتع مى‌شود:

بنا بر اين حق مهر ندارند، لكن خداوند متعال مهر را براى زن قرار داد تا از اين عطيه الهى برخوردار گردد.

برخى گفته‌اند مقصود از كلمه «نحله» اين است كه فريضه‌اى است معين كه مرد بايد در برابر زن با پرداخت مهريه انجام دهد اين عقيده از قتاده و ابن جريج است.

برخى گفته‌اند: مقصود از «نحله» دينى است. اين قول از زجاج است.

در اينكه مخاطب، كيست، اختلاف است. برخى گفته‌اند: خداوند شوهران را مخاطب ساخته و به آنها دستور داده است كه مهر زنان مدخوله را بطور كامل و مهر زنان غير مدخوله را نصف، بپردازند و چيزى از آنها مطالبه نكنند و كار را به مرافعه نكشانند زيرا پولى كه با مرافعه وصول شود، نمى‌تواند صورت عطا و بخشش داشته باشد.

اين نظر از ابن عباس و قتاده و ابن جريج است و طبرى و جبايى و رمانى و زجاج نيز بر آنند.

برخى معتقدند كه منظور سرپرستان ايتام است. زيرا هر گاه دخترى ازدواج مى‌كرد مهرش را سرپرست مى‌گرفت و چيزى بخود دختر داده نمى‌شد.

خداوند از اين كار نهى فرمود. ابو صالح بر اين عقيده است و ابو الجارود هم آن را از امام باقر (ع) نقل كرده است. لكن نظر اول بهتر است.

(فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ‌): اين خطاب متوجه شوهران و منظور اين است كه اگر زنان با طيب خاطر چيزى از مهريه را بشما ببخشند، از آن بخوريد و استفاده‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 5  صفحه : 20
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست