نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 179
(يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ
الْخاسِرُونَ) (سوره حجر 56 و سوره اعراف 99) يعنى جز مردم
گمراه از رحمت خدا مايوس و جز مردم زيانكار از مكر خداوند ايمن نمىشوند.
از ابن عباس روايت شده است كه هشت آيه در سوره نساء هست كه از هر چه
آفتاب بر آن بتابد يا از آن غروب كند براى اين امت بهتر است. اين آيات از اين قرار
است:
(يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ ... يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ
يُخَفِّفَ عَنْكُمْ ... إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ ...
إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ ...) و( مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِهِ ...)(
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ)
(در دو مورد)( ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ).
بيان استدلال به اين آيه كه خداوند گناهان را بدون توبه مىآمرزد،
اينست كه آمرزش گناه شرك را منوط به توبه ساخته چه راست است كه شرك به تصريح قرآن
غير قابل آمرزش است لكن باجماع امت اسلام، گناه شرك بوسيله توبه قابل عفو است.
اگر چه بعقيده معتزله، اين عفو، واجب و بر خداوند لازم است، لكن به
عقيده ما قبول توبه، از باب تفضل است. بنا بر اين منظور از(
(وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ))
اين است كه گناهان پائينتر از شرك بدون توبه قابل آمرزش است، در صورتى كه مشيت
خداوند تعلق گيرد و شخص مؤمن باشد.
علت اينكه ما اينطور استنباط مىكنيم اين است كه هر گاه كلامى نظير
آيه بالا، مشتمل بر نفى و اثبات باشد و دو چيزى كه يكى بالاتر و ديگرى پائينتر
است، در آن بكار رفته باشد، بايد دومى با اولى از هر لحاظ مخالف باشد. مثلا صحيح
نيست كه كسى بگويد: من در خانه پادشاه قدم نمىگذارم جز اينكه مرا دعوت كند و در
خانه ديگران داخل مىشوم هر گاه دعوت كنند. بلكه بايد بگويد: در خانه ديگران داخل
مىشوم هر چند مرا دعوت نكنند.
اينكه معتزله مىگويند: اگر آيه را حمل بر ظاهرش كنيم و غير از شرك
را قابل آمرزش بدانيم، مردم را وادار بمعصيت خواهيم كرد، صحيح نيست.
زيرا اين در صورتى است كه افراد يقين به آمرزش پيدا كنند. در صورتى
كه چنين يقينى از آيه حاصل نمىشود و آمرزش خدا بستگى بخواست او دارد. بالعكس با
اين آيه،
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 179