نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 162
(أَوْ عَلى سَفَرٍ): يا
مسافر باشيد.
(أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ):
كنايه از قضاى حاجت است. برخى گفتهاند: «او» بمعنى «واو» است مثل:(وَ أَرْسَلْناهُ إِلى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ) (سوره صافات 147 (يعنى او را بسوى يكصد هزار نفر و بيشتر فرستاديم)
زيرا قضاى حاجت از جنس مرض و سفر نيست تا عطفش بر آنها صحيح باشد چه مرض و سفر،
سبب مىشوند كه تيمم مباح گردد و قضاى حاجت سبب واجب شدن تيمم مىگردد.
(أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ): منظور جماع است،
چنان كه از على (ع) و ابن عباس و مجاهد و سدى و قتاده و مختار و ابو حنيفه و جبايى
است. و برخى گفتهاند: منظور لمس با دست يا غير دست است، چنان كه از عمر بن خطاب و
ابن مسعود و شعبى و عطا و شافعى است و صحيح، معناى اول است، زيرا خداوند حكم جنب
را در حال وجود آب بوسيله:
(وَ لا جُنُباً إِلَّا عابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا) بيان كرده است، سپس حكم جنب را در حال نبودن آب بيان مىكند. با
اينكه حتى حكم كسى كه قضاى حاجت كرده است در صورت نبودن آب بيان مىدارد. بنا بر
اين چگونه ممكن است از بيان حكم جنب در صورت نبودن آب، صرف نظر كند و آيه در صدد
حكم شخص محدث است و بايد همه اقسام آن را بيان دارد. بدينترتيب منظور از(لامَسْتُمُ النِّساءَ) جماع است. لمس و
ملامسه بيك معنى هستند چه هر گاه يكى از زن و مرد، ديگرى را لمس كرد، آن ديگرى نيز
او را لمس مىكند. روايت شده است كه عرب و موالى در باره لمس اختلاف كردهاند: عرب
مىگفت: منظور مس است و موالى مىگفتند: منظور جماع است تا اينكه اختلاف آنها نزد
ابن عباس كشانيده شد. ابن عباس گفت: موالى (آزاد شدگان) غالب شدند. منظور جماع
است. علت اينكه: جماع، لمس ناميده شده، اين است كه از راه لمس متوسل به جماع
مىشوند.
(فَلَمْ تَجِدُوا ماءً): هر گاه بيماران و مسافران
دسترسى به آب نداشته باشند، خواه آب وجود نداشته باشد يا اينكه استعمال آن براى
ايشان غير ممكن يا مضر باشد.
(چنان كه در مورد مريض چنين است) اصل اين است كه در حال مرض، استعمال
براى
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 162