نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 99
بيان آيه 59 تا 61
لغت:
مثل: عبارتست از گفتهاى كه در زبانها جارى و سارى است و چون در مورد
چيزى بكار رود دلالت ميكند كه وضع و طريقه آن چيز همان طرز و راه مثل است.
تعالوا: اصل آن علو است و اصل آن رفتن ببالا است الا اينكه در اثر
كثرت استعمال بمعنى آمدن با عجله است.
درباره ابتهال دو قول است اول بمعنى التعان: يكديگر را لعن كردن و
افتعال بمعنى تفاعل (دو نفر كه هر دو نسبت بهم كارى را انجام دهند) مثل اشتوروا
بمعنى تشاوروا.
بهله اللَّه: يعنى لعنه اللَّه (خدا او را لعن كند) و عليه بهلة
اللَّه يعنى لعن اللَّه.
دوم: بمعنى نفرين براى هلاك كسى ... گويد: نظر الدهر اليهم فابتهل-
يعنى دهر بايشان نظر كرد و نفرين بهلاكشان نمود.
و بهل: لعن و لعن دورى از رحمت خدا بعنوان عقاب بر گناهست و لذا لعن
غير گنهكار جايز نيست مثل لعن طفل و حيوان.
مورد و شأن نزول:
از ابن عباس و قتاده و حسن: چون پيامبر اكرم نصارى را به مباهله دعوت
كرد از وى تا صبح فردا مهلت خواستند و چون ببزرگان خود مراجعه كردند و از آنها
مشورت نمودند اسقف آنان گفت فردا بنگريد اگر محمد 6 با اهل و فرزند خود آمد از
مباهله بپرهيزيد و اگر با اصحاب خويش آمد پس مباهله كنيد كه كارى از او ساخته
نخواهد شد. فردا صبح پيامبر آمد در حالى كه دست على را گرفته بود و حسنين در جلويش
ميرفتند و فاطمه در پشت سر حضرتش ميرفت و نصارى هم كه اسقف در جلويشان بود آمدند و
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 99