نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 100
چون نبى اكرم 6 را با اين افراد ديدند از
وى خواستند كه آنها را معرفى كند حضرت فرمود اين پسر عم و داماد من و محبوبترين
مردم در نزد منست و ايندو پسر نوه دخترى من و از صلب على هستند و اين زن، فاطمه
دختر منست و عزيزترين مردم است نزد من.
پس پيامبر پيش رفت و بر دو زانو نشست. ابو حارثه اسقف آنها گفت بخدا
قسم اينمرد مثل انبياء نشسته پس بمباهله تن در ندادند. سيد كه بزرگ نصارى بود گفت
اى ابا حارثه جلو رو و مباهله كن. گفت بخدا قسم كه مباهله نكنم كه او را بر مباهله
پر جرئت مىبينم و ميترسم كه راستگو باشد كه در اينصورت بخدا هيچ نيرويى براى ما
نباشد و در همه جهان يك نصرانى زنده نخواهد ماند. پس اسقف به پيغمبر گفت اى ابو
القاسم ما مباهله نميكنيم لكن بمصالحه حاضريم با ما مصالحه كن پس پيامبر با آنها
مصالحه كرد به دو هزار حله هر حلهاى بقيمت چهل درهم و اينكه سى زره و سى نيزه و
سى اسب عاريه دهند كه اگر در يمن آشوبى و جنگى پيش آمد مسلمين بكار برند و رسول
خدا ضمانت فرمود كه سالم به آنها برگرداند و باين قرار نامهاى نوشته شد.
روايت است كه اسقف چون پيامبر و اهل بيت او را ديد گفت چهرههايى
مىبينم كه اگر از خدا بخواهند كه كوهها را از جاى بكند البته خواهد كند و با او
مباهله نكنيد كه هلاك خواهيد شد و بر روى زمين تا روز قيامت يك نصرانى نخواهد ماند
و نبى اكرم 6 فرمود قسم به آنكه جانم بدست او است اگر با من مباهله ميكردند همگى
بصورت بوزينه و خوك مسخ مىشدند و بيابان بر آنها وادى آتش مىشد و مجالى براى يك
نصرانى نميماند تا همگى هلاك ميشدند و گفتهاند كه چون نصرانيان بازگشتند سيد و
عاقب دو پيشواى آنها بنزد حضرت آمدند و مسلمان شدند و عاقب حلهاى و عصايى و كاسه
و نعلينى بوى اهدا نمود.
تفسير:
در اينجا خداوند عقيده نصارى را درباره عيسى كه او را پسر خدا
ميدانند رد ميكند و ميفرمايد:
(إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ): (همانا مثل عيسى در نزد خدا چون مثل
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 100