نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 62
بيان آيه 41
لغت:
رمز: بلب اشاره و گاهى در اشاره بچشم و ابرو و دست هم بكار رود ولى
اغلب در همان معنى اول بكار رود. جوبه گويد:
كان تكلم الأبطال رمزاً: كه رمز را براى اشاره بلب بكار برده.
2- عشى: از ظهر تا غروب.
عشاء: از غروب خورشيد تا گذشت قسمت اول شب.
عشاء: غذاى سر شب.
عشا (مقصور با الف كوتاه) ضعف چشم و در اصل بمعنى تاريكى است.
ابكار: از طلوع فجر تا ظهر و اصل آن بمعنى تعجيل در كار است.
تفسير:
سپس زكريا از خداوند درخواست كرد كه براى وقت حمل زن نشانهاى بوى
دهد تا بيشتر او را سپاس گويد و عبادت كند و يا زودتر خوشدل شود.
(قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً):
خدايا برايم نشانهاى قرار ده يعنى علامتى براى وقت حمل زن. خداوند فرمود آن علامت
باز ايستادن زبان توست (بى آنكه آفتى پيدا كند):
(قالَ آيَتُكَ)- يعنى خدا گفت نشانه تو، يا
جبرئيل گفت.
(أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً)- و درباره اين رمز چند قولست:
1- مطلق اشاره (از قتاده) 2- حركت لبها.
3- روزه سه روز چون مردم در آن وقت وقتى روزه داشتند سخن نمىگفتند
(از عطا).
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 62