نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 367
و گويند پيغمبر 6 بوسيله ابو بكر نامهاى
براى يهود بنى قينقاع فرستاد و آنها را بنماز و زكات و قرض دادن در راه خدا دعوت
كرد ابو بكر به كنيه آنها در آمد و مردى بسيار را ديد كه بر گرد مردى جمع شدهاند
بنام فنحاص بن عازورا ابو بكر آنها را باسلام و نماز و زكاة خواند فنحاص گفت اگر
آنچه گويى حقست خدا فقير است و ما بىنياز و اگر خدا بىنياز است از اموال ما قرض
نميخواست. ابو بكر در خشم شد و سيلى باو زد.
پس خداوند اين آيه فرستاد. (از عكرمه و مقاتل و محمد بن اسحاق).
تفسير:
سپس خداوند يكى ديگر از صفات زشت ايشان را باز مىنمايد:
(لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا)- يعنى خداوند قول ايشان را درك كرد و دانست. (از بلخى).
(إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ) يعنى خدا محتاجست كه از ما
قرض مىطلبد.
(وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ) و ما بىنيازيم و ميدانستند
كه مقصود خداوند گرفتن قرض نيست بلكه اين راهى پر از لطف است در خواندن و دعوت
مردم به انفاق و با علم به اين مطلب اين سخن را از راه تلبيس بر عوام بگفتند.
و گفتند يعنى خداوند فقير است چون روزى را بر ما تنگ ميكند و ما غنى
هستيم چون رزق و نفقه را بر اهل خود توسعه ميدهيم.
(سَنَكْتُبُ ما قالُوا)- يعنى آنچه گفتند نگهدارى
ميكنيم و چون كتابت راه حفظ مطالب است آن را از حفظ كنايه آورده.
و گفتهاند يعنى اين سخن را در نامه اعمالشان خواهيم نوشت و اين
بنشستن براى مبالغه در منع از گناه است چون مكلف وقتى دانست كه كردار و گفتارش در
نامهها ثبت و بايگانى خواهد بود و روزى بر او عرضه خواهد گشت و در برابر چشم مردم
بر او خوانده خواهد شد بيشتر از گناه مىترسد و مىپرهيزد.
(وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍ)-
يعنى كشتن اجدادشان انبياء الهى و رضايت اينان را بر كرده پدران و نياكان خود
خواهيم نوشت و هر يك از ايشان را بعملش پاداش
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 4 صفحه : 367