responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 4  صفحه : 366

بيان آيه 181- 182

قرائت:

حمزه سيكتب را بضم يا و (يقول) را بيا و قتلهم را برفع خوانده و ديگران سنكتب را (بنون) ميخوانند و قتلهم را بنصب قرائت كرده‌اند و نقول را بنون خوانده‌اند.

لغت:

سمع (يسمع سمعاً) يعنى شنيدن با گوش ولى خداوند بدون ادراك با گوش و حس مى‌شنود.

و سميع كسى است كه حالتى دارد كه بوسيله آن اگر مسموعى باشد آن را ميشنود و سامع آنكه درك مسموعات ميكند.

محققان گويند: خداوند از ازل سميع بوده و در موقع وجود مسموعى سامع است و سميع و بصير بودن خداوند صفتى زائد بر حى و زنده بودن او نيست به اين معنى كه مدرك بودن او بر مسموعات و مبصرات (بواسطه وجود صفتى اضافه بر حيات در او) نيست و سميع و مبصر است يعنى عالم است (بمبصرات و مسموعات).

ابو القاسم بلخى گويد: فائده سميع و بصير بودن خداوند اينست كه مسموعات و مبصرات را ميداند و اينمطلب براى خداوند قديم اثبات صفت ادراك نميكند.

خليل گويد: هر مكروهى كه بانسان رسد انسان آن را چشيده است.

حريق: آتش و همچنين حرق (بفتح راء) حرق (بسكون راء) مصدر (حرقت الشي‌ء: يعنى آن را با سردكن سرد كردم).

شأن نزول:

چون آيه‌( (مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ ...)) آمد يهود گفتند كه خدا فقير است و از ما قرض ميخواهد و ما غنى هستيم و گوينده حى بن اخطب بود. (از حسن و مجاهد).

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 4  صفحه : 366
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست