نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 3 صفحه : 241
مؤمنان، همان علامتهاى كفر است كه در دلهاى
كافران مىباشد. بنا بر اين، در حقيقت، راسخان درخواست مىكنند خداوند دلهاى آنان
را از اين پاداش كه گشادگى و وسعت است برنگرداند به تنگى و سختى كه عذاب و كيفر
است.
4- منظور اين است كه (خداوند) دلهاى آنان را از يقين و اطمينان منحرف
نگرداند.
بايد توجه داشت كه لازمه اين درخواست اين نيست كه اگر سؤال و درخواست
نبود خداوند آن انحراف را بوجود مىآورد زيرا امكان دارد براى توجه به خدا و اظهار
نيازمندى بدرگاه او چيزى را كه ما مىدانيم خداوند آن را انجام مىدهد درخواست
كنيم كه آن را انجام دهد و چيزى را كه مىدانيم حتماً آن را نخواهد كرد سؤال كنيم
آن را انجام ندهد زيرا گاهى مصلحت در خود اين درخواست خواهد بود مثل آيه كريمه:
(قالَ رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ)[1]
(گفت خدايا بحق حكم فرما) و مىفرمايد: و قال(رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ)[2]() (خدايا آنچه را كه به پيامبرانت وعده كردى بما بده) و از حضرت
ابراهيم نقل مىكند كه عرضه داشت(وَ لا تُخْزِنِي يَوْمَ
يُبْعَثُونَ)[3] (و مرا در قيامت خوار نگردان) و معلوم است كه خدا حتماً بحق حكم
مىكند و بوعده خويش وفا مىنمايد و حضرت ابراهيم را در روز قيامت خوار نمىگرداند
ولى براى مصلحتهايى كه درخواستن است اين درخواستها شده است.
سؤال:
چطور نادرست است كه كسى بگويد خدايا بما ستم نكن و در حق ما جور
ننما؟
پاسخ:
علت اين كه اين نوع سؤال نادرست است اين است كه اين درخواست ناراحتى
انسان را مىرساند و چنين مطلبى در برابر كسى گفته مىشود كه عادت او جور و ستم
كردن است ولى خداوند جور و ستمى ندارد.