نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 3 صفحه : 127
گفتند(قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ) (گفت
يك روز يا بعضى از روز بودم) چون خداوند او را در آغاز و ابتداء روز ميراند و پس
از صد سال در آخر روز زندهاش كرد لذا در پاسخ سؤال او گفت يك روز بودم ولى در
همين اثناء او ديد هنوز كمى از روز مانده و خورشيد هنوز غروب نكرده است لذا گفت يا
مقدارى از روز.
(بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ)
بلكه در همين جا صد سال ماندى.
(فَانْظُرْ إِلى طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ) به خوراكى و آشاميدنى خود بنگر كه گذشت زمان آن را تغيير نداده و
دگرگون نساخته است.
و علت اينكه ضمير مفرد آورده، اينست كه مقصود، جنس خوراكى و نوشيدنى
است يعنى نگاه كن به خوراكى و نوشيدنى كه ترك كردى كه هيچ تغيير نكرده است و بعضى
ضمير را به «شراب» كه اخيراً گفته شده برگردانيدهاند.
ميگويند توشه اين مرد و آنچه همراه داشت عبارت بود از افشره، انجير و
انگور كه هر سه در مدت كم تغيير پذيرند ولى ديد افشره و آب انگور شيره شده و انجير
و انگور گويا كه الان چيده شدهاند.
(وَ انْظُرْ إِلى حِمارِكَ) و
به الاغت نگاه كن كه چگونه اجزاء و اعضايش پراكنده و استخوانهايش پخش شده است ببين
خداوند چگونه زندهاش ميكند و علت اينكه اين وضع را براى الاغ پيش آورد اين بود كه
آن مرد بداند كه مدت طولانى و درازى او مرده بوده است.
(وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ)
اينكه درخواست تو را اجابت كرديم و برايت اين وضع را پديد آورديم براى اين بود كه
تو را نشانه و دليل براى مردم قرار دهيم تا مسئله زنده شدن مردگان و معاد روشن و
ثابت شود.
(وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها) نگاه كن به استخوانها چگونه آنها را از جا و مكانشان بلند كرده و به
جاهاى خودشان در بدن قرار ميدهيم و هر كدام را با ديگر اعضاء تركيب مىنمائيم.
(ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً) و سپس روى آن را
گوشت مىپوشانيم.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 3 صفحه : 127