نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 3 صفحه : 108
(لا إِلهَ إِلَّا هُوَ):
احدى جز او سزاوار پرستش و خدايى نيست.
(الْحَيُّ الْقَيُّومُ): زندهاى كه قائم
است به تدبير خلق از آفرينش ابتدايى مردم و سپس روزى دادن به آنها همانطور كه
ميفرمايد:(وَ ما مِنْ)[1]( دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها) هيچ جانورى در روى زمين نيست مگر اينكه روزيش با خداست.
اين وجه را «قتاده» گفته است.
بعضى «قيوم» را بمعناى عالم و داناى به امور گرفتهاند مثل اينكه
ميگويند «هذا يقوم بهذا الكتاب» يعنى اين شخص به اين كتاب عالم و دانا است.
سعيد بن جبير و ضحاك ميگويند «قيوم» بمعناى دائم و جاويد است.
«حسن» قيوم را باين معنا گرفته او قائم بر هر فردى است كه بدانچه عمل
كند پاداش دهد و خود، آگاه و عالم به كردار آنها است.
لفظ «قيوم» با تمام اين معانى سازگار است.
(لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ) او
را نه چرت و نه خواب سنگين ميگيرد بعضى گويند يعنى او غافل از مردم نميگردد و آنها
را فراموش نمينمايد و همانطور كه بشخص غافل ميگويند تو خوابى يا چرت مىزنى و
منظور بيان غفلت آنها است.
(لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ) براى اوست سلطنت و تصرف آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است.
(مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ) كيست كه شفاعت كند نزد او جز به اجازهاش اين جمله استفهامى است كه
معناى انكار و نفى دارد يعنى شفاعت نميكند در روز قيامت كسى براى ديگرى جز به
اجازه خدا و امر خدا چون مشركان مى- پنداشتند كه بتها براى آنان شفاعت ميكنند.(يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ) ميداند آنچه روبرو و آنچه پشت سر ايشان است. در تفسير و بيان اين
آيه وجوهى گفتهاند:
1- ميداند آنچه در مقابل آنها است يعنى چيزهايى كه در دنيا واقع شده
و آنچه