نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 97
و بعضى گفتهاند: در كبد يعنى ايستاده بر دو
پايش بطور مستقيم و راست و هر چيزى كه خلق شده است برو و سرافكنده راه ميرود مگر
انسان كه راست و منتصب خلق شده است، پس كبد بمعناى استواء و استقامه است و آن
روايت مقسم بن عبّاس و قول مجاهد و ابى صالح و عكرمه است.
و بعضى گفتهاند: مقصودش شدت امر و نهى است يعنى آن را خلق كرديم تا
اينكه ما را عبادت كند بعبادتهاى دشوار مانند غسل جنابت در سرما و برخاستن از خواب
لذيذ براى نماز پس شايسته است براى او كه بداند كه دنيا منزل سختى و رنج و تعب و
بهشت خانه راحت و نعمت است.
((أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ)) يعنى آيا اين انسان گمان ميكند كه هر گاه گناه خداى تعالى را نمود و
مرتكب كارهاى زشت شد كسى بر عقاب و عذاب او قدرت ندارد، و اين بدگمانى است، و اين
استفهام انكاريست يعنى نبايد البته چنين گمانى برد.
حسن گويد: يعنى آيا پندارد اين مغرور بمالش كه احدى قدرت ندارد كه
مالش را از او بستاند؟
قتاده گويد: آيا گمان ميكند كه از مالش سؤال نميشود كه از كجا تحصيل
كرده و در كجا صرف كرده است.
كلبى گويد: آن انسان ابو الاشدّين مردى از حج بود كه بسيار نيرومند و
هيكلدار بود بطورى كه در بازار عكاظ بر روى پوستى مىنشست و ده نفر آن را
ميكشيدند از زير او پس آن پوست قطعه قطعه ميشد و او از جاى خود بلند نميشد، سپس
خداوند سبحان از گفته اين انسان خبر داد و فرمود:
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 97