نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 293
دليل:
ابو على گويد: ابو عبيده گفته الفته و آلفته دو لغت هستند، ابو زيد
انشاد كرده:
من المؤلفات الرّمل ادماء حرّه
شعاع الضحى فى جيدها يتوشّح
آن زن از الفت گيرندگان است مانند آهوانى كه پهلو و شكمشان سفيد، و
با زمينهاى سنگستانى الفت دارند و نور آفتاب در گردنشان درخشندگى ميكند، شاهد اين
بيت مؤلفات است كه از الفت است، و ديگرى سروده:
الف الصفون فلا يزال كانّه
ممّا يقوم على الثلاث كسى را
الفت گرفتند، اسبهايى كه بر روى سه دست و پاى خود ايستاده، پس همواره
چنين هستند مثل آنكه يك پاى آن شكسته است كه بر آن سه ديگر ميايستند و ديگرى گويد:
زعمتم انّ اخوتكم قريش
لهم الف و ليس لكم الالف
پنداشتيد كه برادران شما قريش بر ايشان الفت است و براى شما الفت
نيست و الف و آلاف مصدر الف و ايلاف مصدر آلف است.
لغات:
ايلاف: ايجاب و ايجاد الفت است به تدبير نيكو و مهربانى، گفته ميشود
الف يالف الفاء، الفت گرفت و الفت ميگيرد، الفت گرفتنى و آلفه يؤلفه ايلافا هر گاه
او را قرار دهد كه الفت گيرد، پس ايلاف نقيض و ضد ايحاش و وحشت است و مانند آنست،
ايناس، و الف الشيء لازم شدن آنست بر عادتى كه نفس بآن آرام و آسايش گيرد.
الرحله: حالت سير است بر راحله و مركب و آن شتريست كه نيرومند
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 293