responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 27  صفحه : 277

را گرفت، او ابرهه بن صباح اشرم بوده است و گفته‌اند كه كنيه او ابو يكسوم بوده.

واقدى گويد: آن صاحب نجاشى جد آن نجاشى بود كه در عصر و زمان پيغمبر 6 بوده است.

محمد بن يسار گويد: تبّع آمد تا وارد زمين مدينه شد و بوادى قبا فرود آمد و در آنجا چاه آبى حفر كرد كه امروز آن را بئر الملك چاه شام مينامند، گويد: در اين موقع در مدينه يهود و اوس و خزرج زندگى ميكردند پس با آنها جنگيد و آنها هم با او در روز مى‌جنگيدند، پس چون شب شد او را بمهمانى دعوت كردند، پس او شرمنده شده خواست با آنها صلح كند، پس مردى از اوس بنام احيحة بن جلاح و مردى از يهود بنام بنيامين قرظى بيرون رفت، پس احيحه به پادشاه گفت اى پادشاه ما قوم تو هستيم و بنيامين گفت اين شهريست كه تو با تمام قدرتت نميتوانى آن را بگشايى و وارد شوى، گفت براى چه گفت براى اينكه آن منزل و شهر هجرت پيامبرى از پيامبران است كه خدا او را از قريش مبعوث ميكند گويد سپس بيرون رفته و سير ميكرد تا به نزديكى مكّه رسيد خداوند بادى بر او فرستاد پس دست و پاى او شكست و بدنش مبتلا به تشنّج و لرزيدن شد، پس فرستاد بسوى يهوديانى كه با او بودند و گفت واى بر شما اين چه دردى است كه بمن رسيده؟

گفتند آيا در خاطر خودت چيزى را انديشه كردى؟ گفت، بلى تصميم گرفتم كه كعبه و بيت اللَّه را خراب كنم، گفتند اين بيت اللَّه الحرام است هر كس اراده كند بدى در باره آن هلاك شود، گفت واى بر شما پس‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 27  صفحه : 277
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست