نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 246
خرمايى.
كلينى لهم يا اميمه ناصب
و ليل و اقاسيه بطىء الكواكب
مرا واگذارى اميمه براى انديشه و همّى كه از دشمن و صاحب عداوت دارم
و شبى كه (مانند شب يلدا) طولانى و ستارگانش بكندى سير ميكند، شاهد اين بيت كلمه
ناصب است كه بمعناى ذى نصب آمده است.
و هاويه: از نامهاى دوزخ است و آن گودال چنانيست كه عمق و گودى آن
معلوم نيست.
الاعراب:
(الْقارِعَةُ) مبتداء و ما مبتداء دوّم و
ما بعد آن خبر آنست و حقيقت آن اين است، القارعه ما هى ليكن خداى سبحان آن را براى
عظمت و بزرگى مقام آن تكرار نمود و مانند آنست قول خدا،(
لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ)، و جمله خبر مبتداء اوّل است و ممكن است كه القارعه مبتداء و الناس
خبر آن باشد، بمعناى اينكه قارعه در اين روز خبر ميدهد، پس قول خدا( مَا الْقارِعَةُ وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ)، اعتراض باشد و ممكن است كه تقديرش اين باشد اين امر واقع ميشود در
روزى كه مردم مانند ملخهاى پراكندهاند.
تفسير:
((الْقارِعَةُ))نامى از نامهاى روز قيامت
است براى اينكه دلها را به سبب دلهره ميكوبد و دشمنان خدا را بعذاب و شكنجه
ميكوبد.
((مَا الْقارِعَةُ)) اين بزرگداشت مقام روز
قيامت و بيم دادن امر آن قارعه است و چه چيز است قارعه، سپس پيغمبرش 6 را به
تعجّب
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 246