نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 239
((فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً))
يعنى بدويدنشان باين مكان در ميان جمع دشمن واقع شدند و ايشان انبوهى جمعيّت
بودند، محمد بن كعب گويد مقصود از جمع منى است.
((إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ))
ابن عبّاس و قتاده و حسن گويند، اين جواب قسم است و كنود بمعناى كفور نعمتهاى
خدايى است.
كلبى گويد: كنود بزبان كنده و حضرموت بمعناى عاصى و بزبان مضرّ و
ربيعه و قضاعه بمعناى كفور است.
حسن گويد: كنود آنست كه نعمتها را از ياد برده و عيبها را ميشمرد. و
بعضى از شعراء همين معنى را گرفته و گفته است:
يا ايّها الظالم فى فعله
و الظلم مردود على من ظلم.
اى آنكه ستمكار در افعال و كردارت هستى و ستم بازگشتش بر كسى است كه
ستم و ظلم نموده است.
الى متى انت و حتّى متى
تشكوا المصيبات و تنسى النعم
تا كى و تا چند تو از مصيبتها شكايت كرده و نعمتها را فراموش ميكنى.
ابو امامه از پيامبر 6 روايت كرده كه آن حضرت
فرمود آيا ميدانيد كنود كيست، گفتند آنست كه تنها ميخورد و ميهمان را دور ميكند و
بندگان و غلامان خود را ميزند، و بگفته عطاء كنود آنست كه در مصائب، و حوادث و
سختيها چيزى بخويشانش نميدهد، و بگفته ابو عبيده كنود آنست كه خير و احسانش كم
است.
((وَ إِنَّهُ عَلى ذلِكَ لَشَهِيدٌ))
ابن عبّاس و قتاده و عطاء گويند، يعنى و البته خدا بر كفرشان هر آينه گواه است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 239