responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 27  صفحه : 102

استفهام را هم حذف كردن در اين موضع زشت و قبيح است، و بر عمر ابن ابى ربيعه عيب گرفته شده كه ميگويد:

ثمّ قالوا تحبّها قلت بهرا

عدد الرّمل و الحصى و التراب‌[1]

پس گفتند كه آيا دوست ميدارى ثريا دختر عبد اللَّه را گفتم دوست ميدارم او را دوستى كه غالب شده است مرا غالب شدنى بشماره ريگ و سنگريزه‌ها و خاك، شاهد اين بيت در همزه استفهام است قبل از تحبّها يعنى:

أ تحبّها.

و اما قول ايشان كه نفى اراده شده باشد كلام متّصل نشود، پس چيزى نيست براى اينكه معناى‌( فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا) اين است يعنى نپيمودند و ايمان نياوردند و امّا مقصود از عقبه چند قول است:

1- اينكه آن مثل است، خداى تعالى آن را زده براى چهاد با نفس و هوا و شيطان در اعمال خير و احسان پس خداوند آن را مانند تكليف بالا رفتن از گردنه سخت و دشوار قرار داد پس مثل اينكه گفته است بر نفس خودش تحمّل سختى نكرد بآزاد كردن برده و اطعام كردن بينوا و آن قول خداست.


[1]- اين بيت از قصيده عمرو بن ربيعه مخزومى است كه به ثريا دختر عبد اللَّه بن حارث هشيميه كه او را رها كرد نوشته و اوّلش اينست،

ذكرتنى من بهجه الشمس لما

طلعت من دجنه و سحاب‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 27  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست