نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 326
(عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ)
است. پس اذا. در محلّ نصب قرار دارد براى اينكه ظرف است براى علمت و بنا بر اين
جارى ميشود امثال اين آيه.( وَ إِذَا النُّجُومُ
انْكَدَرَتْ ...) و آيات بعد از آن. و جملهاى كه آن فعل محذوف
است با فاعلش بعد از اذا (اذا انكدرت النجوم ...) در محلّ جرّ است بسبب اضافه شدن
اذا بآن و تقديرش اينست. وقت تكوير خورشيد (و انكدار نجوم ..) هر كسى ميداند كه چه
كرده است و بآن پاداش داده ميشود. بنا بر اين در اينجا دوازده آيه است كه با كلمه
اذا. كه ظرفست شروع شد و تمامى اضافه بجملهها شده از آيه(
إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ) تا آيه( وَ
إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ). و عامل در تمام آنها قول خدا
آيه علمت نفس ما احضرت است.
تفسير و مقصود:
خداوند سبحان خبر داد از قيامت و سختيهاى آن و فرمود:
((إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ))
ابن عبّاس و ابىّ و مجاهد و قتاده گفتهاند: آن گاه كه نور روشنايى خورشيد تمام و
تاريك و نابود شد. و بگفته ابى صالح و ربيع بن خثيم. آن گاه كه خورشيد افتاد و از
بين رفت و بگفته زجاج آن گاه كه روشنايى خورشيد جمع و پيچيده شد چنانچه عمّامه
پيچيده شود. و مقصود اينكه از تكوّر خورشيد اينست كه نورش جمع و بر چيده تا اينكه
مثل آهن پاره تفتيده افتاده شود و نور و حرارتش تمام و خداوند براى بندگانش نور
ديگرى ايجاد نمايد.
((وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ))
مجاهد و قتاده و (خواجه) ربيع خثيم گويند آن گاه كه ستارگان فرو ريزند و بهم
بخورند. ميگويند طائر از هوا منكدر شد.
آن گاه سر نگون گرديد.
جبائى گويد: آن گاه كه ستارگان از تيرهگى تغيير كنند و قول اوّل
بهتر
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 326