responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 26  صفحه : 314

سپس خداوند سبحان ياد كرد كه در چه وقتى آن صداى گوش خراش و صيحه قيامت ميآيد. و فرمود:( (يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ)) روزى كه آدمى از برادر و مادر و پدر و همسرش‌( (وَ بَنِيهِ)) و پسرانش فرار ميكند.

يعنى التفات و توجّهى بيكى از اينها براى بزرگى آنچه او در آنست و اشتغال او بخودش نميكند اگر چه در دنيا اعتنا و توجّه كامل بآنها داشت.

و بعضى گفته‌اند: از آنها فرار ميكند احتياطا از مطالبه كردن آنها او را بآنچه ميان او و آنها از ناراحتيها و سختيها و ستمها كه بوده است.

و بعضى گفته‌اند: براى آگاهى و علم اوست كه آنها براى او سودى ندارند و او را بى نياز بچيزى نميكنند. و ممكن است او مؤمن باشد و نزديكان و فاميل او اهل آتش باشند. پس با آنها دشمنى كند و التفات بآنها نمى‌كند يا از ايشان فرار ميكند براى اينكه نبيند بايشان از سختيها چه رسيده.

((لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ)) يعنى براى هر انسانى از ايشان امر و گرفتارى بزرگيست كه او را از نزديكانش مشغول و از ايشان او را منصرف ميدارد و معناى يغنيه از زيادتى كه بر اوست كفايت ميكند او را يعنى در آن فضل برترى براى او از غير او نيست. براى آنچه او در آنست از امرى كه او را احاطه نموده و سينه او را پر ساخته پس مانند بينياز از چيزى در امر خود شده كه توجّهى به آن ندارد.

و از عطاء بن يسار از سوده همسر گرامى پيامبر 6 روايت‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 26  صفحه : 314
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست