نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 263
اصبح قلبى صردا
لا يشتهى ان يردا
الّا عرارا عررا
صبح كرد دلم كه خنك بود و بآب ميل نداشت مگر به سبزى و نباتات كه سخت
مايل بود.
لغت:
الفرق: اسميست كه قائم مقام مصدر شده و آن غرق كردنست. گفته ميشود
اغرق فى النّزع. وقتى كه در كندن شدّت ميكند.
النشّط: نيز كندن است. از آنست حديث ام سلمه. پس عمّار كه برادر
رضاعى ام سلمه بود آمد. و زينب را از دامنش كند و جدا كرد و نشط الوحش من بلد الى
بلد يعنى وقتى حيوان وحشى را از شهرى به شهرى به نشاط و غصّه بيرون ميكردند تنشط
صاحبها يعنى بيرون ميبرند او را از حالى بحالى. هميان بن محافه گويد:
امست همومى تنشط المناشطا
الشام بى طورا و طورا واسطا
غم و غصّه روز را شب نمود كه از شام بطرزى بيرون ميروم و از واسط
عراق بطرز ديگر.
شاهد در اين بيت كلمه تنشط است كه بمعناى بيرون رفتن از حالى،
بحاليست و انشطت العقدة يعنى گره آن را گشود و نشطتها عقدتها گويا كه از بستن باز
شد. و الا نشوطه باز شدن گره است وقتى كه دو طرفش را كشيد.
گفته ميشود گره بسته او باز نشد.
و الرّجف: حركت چيز است از زير غير او بترديد و پريشانى.
و الرّجفه: زلزله بزرگ و شديد است. و ارجفوا يعنى مردم سخت لرزيدند
بجهت پريشانى كارها. و هر چيزى كه پيرو و پى گير چيزى باشد. البتّه رديف
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 263