نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 188
براى اينكه يكى از آن دو بمنزله ديگريست در
امتناع طاعت او آيا نميبينى كه اثم مانند كفران است. در اين معنى سيبويه گويد: و
اگر گفته بود (لا تطع آثما و لا تطع كفورا) هر آينه معنى منقلب ميشد زيرا در اين
هنگام حرام نميشد طاعت هر دو آنها.
تفسير:
سپس خبر داد خداى سبحان از خودش و گفت(
(إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلًا)) در
آن شرف و تعظيم است. البتّه ما خودمان فرو فرستاديم بر تو قرآن را فرو فرستادنى.
ابن عبّاس گويد: يعنى در مورد نزولش ما تفصيل داديم آيهاى بعد از آيهاى و آن را
يك مرتبه نازل نكرديم[1]( (فَاصْبِرْ)) اى محمّد بر آنچه تو را امر
نمودم بآن از تحمّل با رسالت( (لِحُكْمِ رَبِّكَ)) اين كه تبليغ رسالت و قرآن نموده و عمل كنى بعضى گفتهاند: كه
خداوند امر فرمود پيامبر 6 را به صبر و شكيبايى گر چه او را
تكذيب كنند در آنچه آورده و بيم داده مر كسانى را كه او را تكذيب نمودهاند.
((وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ)) يعنى پيروى نكن از
مشركين مكّه( (آثِماً)) گنهكارى چون عتبة بن ربيعه.
((أَوْ كَفُوراً)) مقاتل گويد: يعنى ناسپاسى
چون وليد بن مغيره را براى اينكه اين دو نفر بآن حضرت گفتند از اين دعوت و تبليغت
بر گرد ما تو را بى نياز ميكنيم بمال و عيال دادن.
قتاده گويد: كفور ابو جهل است كه پيامبر 6 را
از نماز منع كرد و گفت هر آينه اگر ديدم محمّد را كه نماز ميخواند البتّه پا بر
گردن او خواهم
[1] در سابق بيان كرديم كه نزول قرآن دفعى و ابلاغش تدريجى بوده
است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 188