نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 25 صفحه : 364
اعشى گويد:
لا شيء ينفعنى من دون رؤيتها
هل يشتفى وامق ما لم يصب رهقا
هيچ چيز بدون ديدن آن معشوقه بحال من فايده ندارد. آيا مادامى كه
وامق[1] بحال مردان
نرسيده و آميزش ننموده شفا مىيابد و آرام ميگيرد. يعنى از گناهى نترسد. شاهد اين
بيت رهقا است كه بمعناى بلوغ و فتور جوانى است (رهق با فتح راء و هاء بمعناى
مجامعت و آميزش با محارم است).
حرسا- منصوب است بنا بر اينكه تميز باشد و آن جمع حارس بمعنى نگهبان
و حافظ است و ممكن است كه جمع حرسى. پس مثل عربى و عرب باشد.
شديدا. مذكّر آمده محمول بر لفظ است و ممكن است بنا بر نسبت باشد
يعنى صاحب شدّت.
مقاعد: منصوب است براى اينكه ظرف مكانست.
اشراريد: مبتداء و خبر است. و البتّه نكره جايز است كه از غير تخصيص
براى خاطر همزه استفهام مبتداء واقع شود. چنانچه جايز است كه نكره بعد از حرف نفى
(مثل لا رجل فى الدّار) مبتداء شود. زيرا هر دوى آنها افاده معناى عموم ميكند.
[1] مقصود از وامق ظاهرا آن عاشق عرب و معشوقه او عذراء بوده، و
اعشى ميخواهد بگويد. آيا مادامى كه وامق بوصل معشوقهاش نرسد، آرام ميشود و شفا
مىيابد.( مترجم)
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 25 صفحه : 364