نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 25 صفحه : 333
حسن گويد: يعنى باجل خدا كه روز قيامت است
روز قيامت را اجل قرار داد براى بعث و انگيزش. و ممكن است اين حكايت از قول نوح
عليه- السّلام بقومش باشد. و ممكن است كه اخبار خداوند سبحان از خود باشد.
((قالَ)) نوح گفت(
رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً)
پروردگارا البتّه من شب و روز قوم خود را بسوى عبادت تو و ترك شريكانى غير از تو و
اقرار بپيامبرى خود خواندم.
(فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً)
يعنى نيفزودند بدعوت من مگر فرار از پذيرفتن و دورى كردن و پشت نمودن.
و كفر ايشان را در موقع دعوت نوح 7 زيادى در كفر ناميد
براى اينكه ايشان بر كفر و گمراهى بودند و چون نوح 7 آنها را دعوت كرد
كه كفر را ترك نموده و اقرار باو نمايند و قبول نكردند. پس به اين دعوت كافر شدند
و اين زيادى در كفر آنها بود براى اينكه زيادى اضافه چيز است بمقدارى كه حاصل بوده
است. و اگر همه در وقت حاصل باشد براى يكى بر ديگرى زيادتى نيست.
(وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ) و
من هر گاه ايشان را باخلاص عبادت خواندم كه گناهانشان را ببخشى.
(جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ)
انگشتانشان را در گوشهايشان قرار ميدادند تا سخن و دعوت مرا نشنوند.
(وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ)
يعنى صورتشان را پوشيده كه مرا نبينند( وَ أَصَرُّوا) يعنى بر كفرشان ادامه ميدادند.
(وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً)
يعنى تكبّر ورزيده و از قبولى حقّ سرپيچى ميكردند
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 25 صفحه : 333