responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 258

و بعضى گفته‌اند: آن از قطع و بريدنست. پس مثل اينكه ايشان را بريده‌اند بريدنى يعنى ايشان را از بين برده و نابود كرده‌اند و ريشه آنها كنده و قطع شده.

الخاويه: يعنى خالى چنان كه چيزى در جوف و درون آن نيست.

اعراب:

عامل در( الْحَاقَّةُ) يكى از دو چيز است يا ابتداء و خبرش‌( مَا الْحَاقَّةُ) است چنان كه مى‌گويى زيد ما زيد و يا خبر مبتداء محذوف است يعنى هذه الحاقه سپس گويند الحاقه چه چيز است بجهت بزرگداشت شأن و موقعيّت آن.

حسوما منصوب شده بر مصدرى كه وضع شده در جاى صفت براى ثمانيه يعنى تحسمهم حسوما. قطع ميكند ايشان را قطع كردنى. و ممكن است جمع حاسم باشد. پس مثل راقد و رقود و ساجد و سجود باشد. و بنا بر اين منصوب است بر اينكه نيز صفت براى ثمانيه باشد.

و صرعى منصوب بر حاليّت است و قول خداى تعالى.( كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ). جمله در محلّ حال از صرعى است يعنى صرعوا امثال نخل خاويه. زمين افتادند مانند درخت خرماى پوسيده. و من در قول او من باقيه زايده است.

مقصود و تفسير:

((الْحَاقَّةُ)) يكى از نامهاى قيامت است بنا بر گفته تمام مفسّرين و الحاقه ناميده‌اند براى صاحب كارهاى راست لازمة الصّدق است بجهت اينكه تمام احكام قيامت لازمة الوقوع و صادقة الوجود است.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 258
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست