responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 207

حرفى از حروف معجمه، پس آن حرفيست كه از سينه بشدّت اعتماد بيرون مى‌آيد.

النميم: مثل زدن ميان مردم است بنقل سخنى كه بعضى را بر بعضى خشمگين نمايد، و نميم و نميمه بيك معناست و از آنست نمّام مشموم براى اينكه به تندى بويش مثل اينكه خبر از خود ميدهد.

العتل: جفا كننده شديد و اصل آن دفع است عتله يعتله هر گاه بسختى و خشونت حركت دهد.

الزنيم: فرزند غير قانونى چسبيده بقومى را گويند، كه از آنها نيست‌[1] و اصل آن زنمه و آن زنگوله آويخته زير گلوى بزغاله است، و بزى كه گوش هايش را بريده و آويخته باشند زنيم گويند.

شاعر گويد:

زنيم ليس يعرف من ابيه‌

بغى الامّ ذو حسب لئيم‌

حرام زاده‌اى كه پدرش شناخته نشده و مادر بدنام و فاحشه و صاحب حسب پستى ميباشد (چون زياد بن ابيه) شاهد در اين بيت كلمه زنيم اوّل بيت است كه بمعناى حرام زاده و بى پدر است.

و حسان (شاعر زمان پيامبر 6 گويد:

و انت زنيم نيط فى آل هاشم‌

كما نيط خلف الراكب القدح القرد

و تو حرام زاده‌اى هستى كه خود را در خاندان هاشم بسته‌اى چنان كه يك قدح‌


[1] مانند زياد بن ابيه كه معاويه عليه الهاويه او را ملحق و ملصق به پدرش ابو سفيان نمود با اينكه از آنها نبود، او را زنيم و فرزند حرام زاده اش را عبيد اللَّه زنيم پسر زنيم گويند.( مترجم)

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 207
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست