responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 193

ميشود.

عجاج شاعر گويد:

ناج طواه الاين ممّا و جفا

طىّ اللّيالى زلفا فزلفا

شترى كه صاحبش را از خطر بيابان آهسته خبر ميداد و او را خسته ميكرد از اضطرابى كه داشت در طىّ كردن شبها منزل بمنزل و مرحله بمرحله شاهد در اين بيت كلمه فزلفا است كه جمع آمده است.

ساءه الامر يسوؤه سوأ يعنى او را مغموم و محزون نمود. و از آنست أساء يسيئ هر گاه كارى كند كه مؤدّى و منجر بغم و غصّه شود.

ماء غور: يعنى غاير فرو رفته توصيف بمصدرى نموده از باب مبالغه چنانچه گفته ميشود هؤلاء زوار فلان و ضيفه اين گروه زاير و ميهمان فلانى هستند المعين: بعضى گفته آن از عين گرفته شده پس بنا بر اين مانند مبيع از بين خواهد بود و بعضى هم گفته‌اند معين از امعان در جريان است. پس بنا بر اين بر وزن فعيل ميباشد پس مثل اينكه گفته‌اند ممعن و جدّى، در سرعت كردن و اظهار نمودنست.

اعراب:

قليلا صفت مصدرى محذوف است. يعنى شما شكر ميكنيد شكر اندك و ما زايده است.( فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ‌). محتمل است كه من استفهام باشد. پس اسم موصول باشد.

ابو على گويد: فاء داخل در قول خدا.( فَمَنْ يُجِيرُ) و قول او( فَمَنْ يَأْتِيكُمْ‌) شده براى اينكه. أ رأيتم بمعناى انتبهوا يعنى بيدار شويد. پس‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 193
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست