نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 75
و البتّه هدايت كنندگان اقتدا بصحره ميكنند
مثل آنكه او كوهى است كه در سر آن آتش افروختهاند.
و جرير گويد: «اذا قطعن علم بدا علم» هر گاه كوهى را قطع كنند كوه
ديگرى ظاهر شود.
الفناء: نابود شدن اجسام است و صحيح آنست كه فنا از جهت معنى ضدّ
جواهر است، بجهت آنكه جوهر باقى است و نابود نميشود مگر بضدّ، يا چيزى كه جارى
مجراى ضدّ باشد و ضدّ جوهر فناء است.
تفسير آيات:
سپس خداوند سبحان بطور عطف بما سبق از ادلّه بر وحدانيّتش، و اظهار
كردن نعمتهايش بر خلقش فرمود:
((خَلَقَ الْإِنْسانَ)) آفريد انسان را، يعنى: آدم
7 را.
و بعضى گفتهاند: يعنى تمام بشر را براى آنكه اصل ايشان از آدم 7 بوده است.
((مِنْ صَلْصالٍ)) يعنى گل خشك، و بعضى گويند:
لجن بد بو و عفونى و محتمل است هر دو صورت با هم باشد، براى آنكه اوّل لجنتر بود
آن گاه خشك شد.
((كَالْفَخَّارِ)) يعنى: مثل آجر و سفال.
((وَ خَلَقَ الْجَانَّ)) يعنى پدر جان را، حسن گويد:
آن ابليس پدر جن بود و آن از شعله آتش آفريده شد، چنانچه آدم 7 آفريده
از گل است.
((مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ)) مجاهد گويد: يعنى از
آتشهاى مختلف سرخ و
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 75