responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 24  صفحه : 7

لفظ جمع بر لفظى كه دلالت بر تأنيث ميكند در مثل قول او در آيه ديگرى:

(خاشعه ابصارهم) و (خشعت الاصوات للرحمن).

زجاج گويد: و براى تو است در اسم فاعل ها هر گاه مقدم بر جماعت داشتى واحد آورى آن را مثل (خاشعه ابصارهم) اختيار با تو است كه مفرد و مؤنث آورى، مانند (خاشعه ابصارهم) و اختيار دارى كه جمع آورى نظير (خشعا ابصارهم) مى‌گويى (مررت بشباب حسن اوجههم و حسان وجوههم و حسنه اوجههم) گذشتم بجوانانى كه صورتشان زيبا و قشنگ بود. گويد:

و شباب حسن اوجههم‌

من اياد بن نزار بن معد

و جوانانى كه صورتشان زيبا و قشنگ بود از فرزندان اياد پسر نزار فرزند معد (جدّ پانزدهمين پيغمبر اسلام 6).

ابن جنى گويد: قرائت حذيفه (و قد انشق القمر) جارى مجراى مواقعه و معاهده است بر ساقط كردن عذر و رفع تشكيك، يعنى شكافتن ماه دلالت دارد بر نزديك بودن روز قيامت، پس هر گاه بخواهد قيامت واقع شود ماه ميشكافد و شكافتنى، آن از علائم و شرايط رستاخيز است، و بتحقيق تأكيد نمود امر را در نزديك بودن وقوع قيامت و آن مسلّما جواب وقوع امريست كه انتظار آن ميرود.

لغات آيات:

در اقتربت مبالغه زيادى است در نزديك بودن چنانچه در اقتدر مبالغه بسيار است بر قدرت و توانايى براى آنكه اصل افتعل مهيّا كردن معناست بمبالغه مثل (اشتق) هر گاه كبابى بگيرد يا بسازد بسبب مبالغه در آماده كردن آن.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 24  صفحه : 7
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست