نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 215
و زجاج گويد: الغرور: هر چيزى از متاع
دنياست كه موجب غرور شود.
لغات آيات:
القرض: قرض چيزيست كه بديگرى بدهى كه بتو پس بدهد، مثل آن را و اصل
آن قطع و بريد نست پس او قطع كرده و آن مال را از صاحبش باذن او بر ضمانت اينكه
مثل آن را رد كند، و عرب ميگويد: (لى عندك قرض صدق و قرض سوء) هر گاه باو كار خير
يا شرّى كند، شاعر گويد:
و يجزى سلامان بن يفرج قرضها
بما قدمت ايديهم و أزلت
و سلامان پسر يفرج پاداش و كيفر داد و ام و طلب آنها را بچيزى كه در
پيش كرده بودند از لغزشها و كارهاى بدشان.
المضاعفه: زياد كردن بر مقدارى كه گرفته مثل آن يا چند برابر آن.
الاقتباس: گرفتن آتش است و گفته ميشود گرفتم او را آتشى و فرا گرفتم
از او دانشى.
و التربّص: مهلت و انتظار است.
اعراب:
((مَنْ ذَا)) فراء گويد: (ذا) صله من
است، گويد: و ديدم آن را در مصحف، و قرآن عبد اللَّه بن مسعود (منذ الذى) كه نون
متّصل بذال بود.
و بعضى گفتهاند: الذى معنايش من هذا الذى است، و من در محلّ رفع است
بسبب مبتداء بودن (و الذى) خبر آنست بنا بر قول اوّل و بنا بر قول دوّم (ذا)
مبتداء است (و الذى) خبر آنست و جمله خبر «من» است.
ابن فضّال چنين ياد كرده و من ميگويم كه صحيح است كه (ذا) مبتداء-
باشد (و( الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ)) صفت آن باشد (و من)
خبر مبتداء باشد كه بر آن مقدّم
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 215