responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 23  صفحه : 392

را مورد خطاب قرار داده ميفرمايد:

(أَ فَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرى‌) يعنى: از اين خدايانى كه بدون خدا ميپرستيد، بمن خبر دهيد، و نيز از فرشتگانى كه با خدا ميپرستيد و خيال ميكنيد فرشتگان دختران خدا هستند؟

از جبائى نقل شده است يعنى: اى كسانى كه خيال ميكنيد لات و منات و عزى دختران خدا هستند بمن بگوئيد آيا اين درست است؟ زيرا كسانى بوده‌اند كه ميگفته‌اند ما اين بتها را ميپرستيم چون آنها دختران خدا هستند.

بعضى هم گفته‌اند كه بت‌پرستان خيال ميكردند كه فرشتگان دختران خدا هستند و لذا بتهاى خود را بشكل آنان ميساختند و بجاى عبادت خدا بپرستش آنها ميپرداختند، و براى بتهاى خود نامهايى از اسامى خدا انتخاب مى‌نمودند، و ميگفتند (لات) از (اللَّه) و (عزى) از (عزيز) گرفته شده است.

و كسايى وقف را بر (لات) با تاء انجام ميداد، چون پيروى از عبارت مصحف مى‌نمود كه با حرف تاء نوشته شده است، و (عزى) تأنيث (اعز) است كه بمعنى (عزيزه) ميباشد.

از حسن و قتاده نقل شده (لات) بتى بوده است كه طايفه ثقيف آن را ميپرستيده است، و نيز (عزّى) بت است.

از مجاهد نقل شده است (عزى) درخت بزرگى بود از (طلح) كه طايفه غطفان آن را ستايش ميكردند كه رسول خدا 6 خالد بن وليد را فرستاد و آن را بريده گفت:

(يا عز كفرانك لا سبحانك‌

انى رأيت اللَّه قد اهانك)

يعنى: (اى عزى من بتو كافرم و تو را منزّه نميدانم، زيرا من ديده‌ام كه- خداوند بتو اهانت كرده است).

قتاده گفته است مناة بتى بوده است در روستاى (قديد) بين مكه و مدينه.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 23  صفحه : 392
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست