نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 23 صفحه : 391
را فرو ميپوشاند، و اينكه خداوند در پوشش
درخت با ابهام ياد فرموده است علتش عظمت اين امر بوده است، همانگونه كه بعدا
ميفرمايد:
(فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى)
جمله (ما يغشى) رساترين تعبير در اين معنى است.
(ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغى)
يعنى: نه چشم پيامبر خيره شد و نه بچپ و راست گردش نمود، ما طغى يعنى چشم او از حد
اعتدال و ميزانى كه براى او تعيين شده بود منحرف نگشت، و اين يك نوع توصيف ادب
پيامبر خدا 6 است در آن مقام كه نه چشم خود را اينطرف و آن طرف گردانيده است، و
نه در مقابل روى خود به چيزى خيره شده است.
(لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى) و اين آيات نشانههاى بزرگى از قدرت الهى بود كه حضرت در آن شب
مشاهده فرمود، مانند سدرة المنتهى، و قيافه جبرئيل (ع) و ديدن آن در حالتى كه
داراى ششصد بال بود كه با پرهاى خود افق را پوشانده بود، و اين معنى از مقاتل و
ابن زيد و جبائى نقل شده است، و (من) در اينجا بمعنى تبعيض آمده است يعنى: برخى از
آيات پروردگارش را ديد.
از ابن مسعود نقل شده است كه حضرت يكى از فرشهاى سبز رنگ بهشت را
مشاهده نموده است كه تمام افق را پوشانده بود.
و از ابن عباس نقل شده است كه حضرت رسول 6 خداوند را با چشم دل
ديده است[1].
بنا بر اين معنى ممكن است منظور اين باشد كه آن حضرت با ديدن آيات
پروردگار بر يقينش افزوده شد.
و كبرى مؤنث اكبر است كه در توصيف ارزش چيزهاى ديگر را كم ميكند.
پس از آنكه خداوند سبحان اين داستانها را بيان فرمود بدنبال آن
مشركين