responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 23  صفحه : 314

(فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ) گوساله بريان را نزد آنان گذاشت كه بخورند، فرشتگان دست بطرف غذا نبردند، همين كه ابراهيم ديد غذا نميخورند، به آنان گفت:

(قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ) و در عبارت جملات محذوف هست.

(فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً) يعنى همين كه از خوردن غذا خوددارى نمودند، از آنان ترس بدل راه داد، يعنى: از آنان ترسيد و فكر كرد كه اين ميهمانان نسبت به او قصد سويى دارند.

(قالُوا) يعنى: فرشتگان گفتند:

(لا تَخَفْ) اى ابراهيم نترس.

(وَ بَشَّرُوهُ بِغُلامٍ عَلِيمٍ) و بشارت پسرى به او دادند كه پس از آنكه بزرگ شد و به سنّ رشد رسيد عالم خواهد شد.

از مجاهد نقل شده است اين پسر كه فرشتگان بشارت آن را به حضرت ابراهيم داده‌اند اسماعيل بوده است.

بعضى هم گفته‌اند كه اين پسر اسحاق بوده است، زيرا از ساره بوده است، و بيشترين مفسرين در باره اين داستان قلم‌فرسايى كرده‌اند، و قبلا هم تفسير شده است.

(فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ) از ابن عباس و مجاهد و قتاده نقل شده است يعنى: همين كه ساره زن ابراهيم اين بشارت را شنيد فريادكنان روى آورد.

از امام صادق (ع) روايت شده است كه ساره با شنيدن بشارت در ميان جماعتى آمد.

از سفيان نقل شده است پس از آنكه ساره بشارت را شنيد در ميان جمعى از همراهانش وارد شد[1].


[1]- بنا بر اين نقل( أقبلت فى رفقة) بود كه معنى شد، اما در دو نسخه ديگر آمده است:( اقبلت فى رنة) يعنى:( ساره در حالت ناله و فرياد آمد.)

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 23  صفحه : 314
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست