نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 22 صفحه : 392
اوزعنى- ايزاع در اصل بمعنى منع است، و
اوزعنى بمعنى امنعنى است كه بمعنى انصراف از كارى دادن است بالطف، و از اين باب
است قول حسن كه ميگويد: «لا بدّ للنّاس من وزعة» يعنى: «مردم حاكمانى لازم دارند
كه مانع از ارتكاب محرّمات شوند» و ابو مسلم گفته است: ايزاع عبارتست، از رساندن
چيزى بقلب.
اعراب آيات:
اما ما منصوب است بنا بر آنكه حال باشد از ضمير در ظرف بنظر سيبويه و
يا آنكه حال باشد از(كِتابُ مُوسى)
بنظر اخفش و بنظر كسى كه بوسيله ظرف رفع داده است.
و نيز جايز است(كِتابُ مُوسى) را رفع دهيم بنا بر آنكه عطف شده باشد بر(وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ) اى «و شهد من قبل القرآن
كتاب موسى» و سپس ظرف بين واو و معطوف به فاصله شده است.
و رحمة معطوف است بر «اماما».
و( لِساناً عَرَبِيًّا) نيز منصوب است كه حال باشد
از(هذا كِتابٌ) و نيز جايز است كه حال باشد
از ضمير در مصدّق، و تقديرش اين است: «هذا كتاب مصدّق ملفوظا به على لسان العرب».
و بشرى عطف است بر لينذر، و مفعول له است.
جزاء مصدرى است مؤكّد كه براى ما قبلش، و تقديرش چنين است:
«جوزوا جزاء» كه بعد از آوردن جزاء بىنياز شدهايم، چون جمله ما
قبلش بر آن دلالت ميكند، و نيز جايز است جزاء مفعول له باشد، و كرها بنا بر حاليت
منصوب باشد يعنى: «حملته كارهة».
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 22 صفحه : 392