نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 99
منصوب و حال مىباشد، و (ذكر) مصدر بوده كه
به مفعول اضافه شده است و جايز است كه اضافه به فاعل باشد به اين معنى كه (عما
ذكرنى ربّى).
مسحا- مصدر فعل محذوف است كه (يمسح) باشد.
رخاء- بنا به حاليت منصوب است و عامل در آن فعل (تجرى) مىباشد و كل
بناء- بدل از شياطين است كه بدل بعض از كل مىباشد بغير حساب- محلا منصوب و حال
است كه تقدير (غير محاسب) مىباشد.
تفسير:
خداوند سرگذشت سليمان را به داستان داود پيوسته و فرموده است:
سليمان سان مىبيند
(وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَيْمانَ) (و
بخشيديم به داود سليمان را).
(نِعْمَ الْعَبْدُ) (چه نيكو بنده است) حضرت
سليمان.
(إِنَّهُ أَوَّابٌ) (همانا اوست بسيار
بازگردنده) كه براى بدست آوردن رضايت خداوند همواره بازگشتش در امور دين بسوى
اوست.
(إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ) (زمانى كه عرضه شد بر او).
جايز است كه (اذ) متعلق به( (نِعْمَ الْعَبْدُ)) باشد كه مقصود چنين مىشود (چه نيكو بندهاى است هنگامى كه عرضه شد
بر او) و جايز است كه متعلق به (ياد كن اى محمّد) بوده كه در تقدير مىباشد( بِالْعَشِيِ) (به هنگام شام) يعنى هنگام
زوال خورشيد و غروب و عصر( الصَّافِناتُ) (اسبان) يعنى اسبهايى كه بر سه پا ايستاده و بر نوك ناخن پاى چهارم
قرار گيرند( الْجِيادُ) (اسبان تندرو) كه داراى
قدمهاى فراختر باشند.
مقاتل گويد: حضرت سليمان از پدر خود، داود دو هزار اسب بارث برده بود
و داود آنها را از «عمالقه» به چنگ آورده بود. «كلبى» گويد:
سليمان در دمشق و نصيبين جنگ كرده و دو هزار اسب به چنگ آورد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 99