responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 21  صفحه : 92

خصم هستيم كه بعضى بر بعض ديگر ستم كرده و آمده‌ايم كه تو درباره ما قضاوت كنى! يكى از آن دو مرد به ديگرى نگاه كرده و خنديد، در اين هنگام «داود» متوجه شد آن دو مرد دو فرشته مى‌باشند كه خداوند به صورت دو خصم فرستاده تا «داود» را بر لغزش او متوجه كنند، پس در اين هنگام توبه كرده و گريه نمود تا جايى كه از آب چشم او گياهى روئيده شد.

در نادرست بودن داستان فوق هيچگونه شك و ترديدى نمى‌باشد زيرا كه اين داستان موجب از ميان رفتن عدالت حضرت داود مى‌باشد!! چگونه درست باشد كه بگوئيم پيامبران بى‌عدالت بودند در حالى كه ايشان امينان بر وحى خدا و سفيران ميان مردم و خدا مى‌باشند و آيا جايز است كه پيامبران داراى چنين صفتى باشند كه شهادت آنان مورد قبول نبوده و مردم از شنيدن اين سخن ايشان و قبول آن منزجر و متنفر باشند؟!

«داود» در بيان «على» (ع)

از حضرت «على» (ع) روايت شده كه فرمود:

اگر كسى بگويد كه داود زن «اوريا» را تزويج كرد بايد بداند كه من در باره او دو حدّ جارى كرده و تازيانه مى‌زنم، يكى براى اهانت به نبوت و ديگرى طبق قانون اسلام! «ابو مسلم» گويد: مانعى ندارد كه بگوئيم آن دو خصم واقعا دو مرد عادى بودند كه براى قضاوت به نزد «داود» آمده بودند و مسأله (ميش) نيز واقعيت داشته است و ترس و هراس داود هم به اين جهت بود كه آنان در غير وقت عادى و بدون اجازه بر وى داخل شده بودند و سرزنش از اين جهت بوده كه «داود» بدون شنيدن دليل طرف دوم به نفع اولى قضاوت كرده بود

.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 21  صفحه : 92
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست