نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 86
شرح لغات:
خصم- مدّعى را گويند كه حقى را از حقوق از ديگرى ادعا كند و اين لفظ
بر واحد و تثنيه و جمع يكسان اطلاق مىشود.
تسور- از ماده (سور) كه به معنى ديوار است بوده و گفته مىشود (فلان
تسور الدار) يعنى از ديوار وارد خانه شد، پس (تسور) از ديوار آمدن را گويند.
محراب- جاى اشراف و بزرگان را گويند چه اين كه با مقام پائين و افراد
پست محارب و مخالف است و بدين جهت قبله و جاى نماز را محراب گويند.
شطط- يعنى ستم كرد اذ دخلوا- اين جمله بدل از (اذ تسوروا) بوده و نيز
گفتهاند زمان دخول غير از زمان (تسور) است.
خصمان- خبر است بر مبتداء محذوف كه (نحن) باشد.
قليل ما هم- (هم) مبتداء و (قليل) خبر و (ما) زايد است. و ممكن است
كه (ما) به معنى (الذى) بوده و (هم) مبتداء و خبر آن محذوف باشد و تقدير چنين باشد
(و قليل الذينهم كذلك)
تفسير:
هنگامى كه خداوند از اعطاء حكمت و فصل خطاب به داود سخن گفت به يك
نمونه از مخاصمههايى كه نزد او آورده شده است اشاره كرد و فرمود:
(وَ هَلْ أَتاكَ) (و آيا آمد تو را) اى محمد
6( نَبَأُ الْخَصْمِ) (خبر مخاصمه كنندگان)، كلمه
استفهام در اين جمله براى تشويق به شنيدن و ارائه مواردى از نقايص مىباشد.
(إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ)
(زمانى كه بالا رفتند بر ديوار پرستشگاه) تا در نمازگاه بر «داود» داخل شدند و اين
كه فعل (تسوروا) به صورت جمع آورده شده با اين كه فاعل آن دو فرشته بوده است به
جهت دو فرقه مخاصمه كننده مىباشد
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 86