نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 85
ستيزه كنندهايم، بعض ما بر بعض ديگر ستم
كرده است، پس ميان ما به حق حكم كن و گزاف نگو و هدايت كن ما را به راه راست. به
درستى كه اين برادر من است براى او نود و نه ميش و براى من يك ميش است، پس گفت
واگذار آن را به من و مغلوب كرد مرا در خطاب. گفت به حقيقت تو را ستم كرده است به
خواستن ميش تو بسوى ميشهاى خود، و همانا بسيارى از آميختگان هر آينه ستم ميكنند
بعضى از ايشان بعض ديگر را، مگر آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح كردند و
اندكىاند ايشان و گمان كرد داود كه آزمايش كرديم او را پس درخواست آمرزش كرد از
پروردگارش و بروى افتاد ركوع كننده و باز گرديد. پس اين را بر او آمرزيديم و همانا
براى اوست در نزد ما تقربگاهى و نيكو بازگشتگاه.
قرائت:
تشطط- «ابن ابى رجاء» و «قتاده» كلمه (تشطط) را به فتح (تاء) و ضم
(ط) خوانده كه از باب (شط- يشط- و يشط) مىباشد ولى قرائت مشهور (تشطط) به ضم
(تاء) و كسر (ط) مىباشد.
نعجة- قرائت «حسن» و «اعرج» به كسر (نون) است و مانند لغت (لقوه) به
كسر (لام) مىباشد ولى قرائت مشهور به فتح (نون) بوده و هر دو قرائت جايز بوده
مانند (شجعه و شجعه) عزنى- «ابى حيات» اين كلمه را به تخفيف خوانده و وجهش آن كه
اين كلمه مخفف باشد از (عزّتى) به تشديد كه (زاى) اول يا دوم براى تخفيف حذف شده
باشد ولى قرائت مشهور در اين كلمه به تشديد مىباشد.
فتناه- «عمر بن الخطاب» اين كلمه را به تشديد (تاء) خواند و آن
مبالغه است مانند (فعّلنا) كه با تشديد باشد.
«قتاده» و «ابى عمرو» كلمه (فتناه) را به تخفيف خوانده و توجيه آن
چنين است كه اين فعل تثنيه بوده و دو فاعل آن دو فرشته باشد كه براى «داود» آمده
بودند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 85