نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 68
است، گويا كه خداوند مىگويد: (سوگند به
قرآن كه امر آن چنان نيست كه مىگويند) و اين دو سخن، اولى از «فراء» و دومى از
«قتاده» است.
4- جواب قسم جمله( (كَمْ أَهْلَكْنا)) بوده و (لام) قسم به خاطر طول كلام از سر (كم اهلكنا) حذف شده است
چنان كه لام در كلام( (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى)) كه بايد (لقد ...) باشد به خاطر طول كلام حذف شده است. اين سخن
نادرست است زيرا كه (كم) مفعول بوده و لام بر سر مفعول داخل نمىشود.
5- جواب قسم در آخر سوره اين جمله است(
(إِنَّ ذلِكَ لَحَقٌّ)) ولى توجه مىكنيد كه جواب از خود قسم
بسيار دور مىباشد.
(وَ لاتَ حِينَ مَناصٍ)- در اين جمله دو قول است:
اول- «زجاج» گويد: (تا) به (لا) متصل بوده و (لات) به معنى (ليس)
است، در اين صورت (حين) منصوب و خبر (ليس) مىباشد كه اسم آن در تقدير بوده و
(الوقت) مىباشد، و يا خبر در تقدير بوده و (حين) مرفوع و اسم (ليس) است.
كسانى كه وقف به (تاء) كرده درست گفتهاند به خلاف آنان كه (لات) را
به صورت (لاه) به (ه) وقف كردهاند، زيرا كه اين (تاء) مانند (تاء) در فعل (ذهبت)
مىباشد و يا (تاء) در حرف چون (رأيت زيدا ثمت عمروا) «اخفش» گويد: لات حين مناص،
مانند (لا رجل فى الدار) مىباشد دوم- اين كه (تاء) متصل به (حين) است، چنان كه
شاعر گويد:
العاطفين تحين ما من عاطف
و المطعمين زمان ما من مطعم
شأن نزول
مفسران گفتهاند: اشراف «قريش» كه بيست و پنج نفر بودند و «وليد ابن
مغيره» كه بزرگتر از ايشان بود، و «ابو جهل» و «ابى بن خلف» و «امية ابن خلف» و
«عتبه» و «شيبه» پسران «ربيعه» و «نصر بن حارث» كه همه از اشراف قريش بودند به نزد
«ابو طالب» آمدند و گفتند: تو پير و بزرگ ما
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 68