نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 5
تا او را در مقابل قومش كه از ايمان آوردن
آنان نااميد شده بود يارى كنيم و بدين جهت گفت:(
(أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ)، «همانا من مغلوب شدهام
ياريم كن.
قمر- 10»( فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ) (پس چه نيكوست جواب گويندگان) كه ما باشيم كه اجابت كرديم «نوح» را
در دعايش و او را با هلاك كردن قومش از آزار آنان خلاص كرديم.
برخى گفتهاند: منظور از اجابت براى همه مىباشد نه تنها براى «نوح»
پس معنى اين ميشود كه: ما چه نيكو جواب دهندگانيم به هر كه ما را بخواند.
(وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ) (و نجات داديم او و كسانش را از اندوه بزرگ) يعنى از مكروهى كه
همواره از طرف قومش فرا مىرسيد.
لفظ (كرب) هر اندوهى را گويند كه سوزش آن به سينه برسد. لفظ (نجات)
از لغت (نجوه) به معنى مكان بلند است كه در نتيجه به معنى رفع از هلاكت خواهد بود.
اهل «نوح» (ع) عبارت از كسانى بودند كه با او در كشتى قرار گرفته و
نجات پيدا كردند.
(وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ) (و
قرار داديم دودمانش را بازماندگان) پس از آنكه مردم غرق شدند، بنا بر اين همه مردم
پس از نوح از فرزندان نوح ميباشند و اين گفتار «ابن عباس» و «قتاده» است. در نتيجه
عرب و عجم از اولاد «سام ابن نوح» بوده و «ترك»، «صقالبه»، «خزر» و «يأجوج و
مأجوج» از اولاد «يافث بن نوح» و سياهان از اولاد «حام بن نوح» مىباشند.
«كلبى» گويد: چون نوح از كشتى بيرون آمد آن كه از زن و مرد همراه او
بودند مردند و فقط زنان و فرزندان خودش زنده و باقى ماندند.
(وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ) (و
گذارديم بر او در پسينيان) يعنى گذارديم براى او ياد نيكويى و ستوديم او را به امت
«محمد» 6، پس اين جمله در
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 5